تجاوز جنسی؛ آثار مخرب، اقدامات و درمان پس از تجاوز - مجله یک کامپیوتر

تجاوز جنسی چیست؟

وقتی صدای داد و فریادهایشان بر تاریکی دقیقه ها خط انداخت؛ دیگر می دانستند قربانی چه چیزی شده اند. آری قربانی تجاوز جنسی. با روح خسته خود می بایست در کالبد قبلیشان نقش آفرینی می کردند البته خاطره ای که باید از یاد می بردند ولی لحظه به لحظه سیاه آن را در خاطره دارند. خاطرات پنهان مانده در پستوی ذهنشان، به سطح هوشیاری باز می گردد. سخت است سال ها قربانی عملی بشوی که خود در آن نقشی نداشته و نتوانی از آن دم بزنی. این عذابی است تمام نشدنی

تجاوز و خشونت های جنسی به عنوان یکی از بارزترین مصادیق خشونت علیه زنان و بچه ها است و اینگونه خشونت ها به علت حساسیت اجتماعی ، حفظ آبرو ، تهدید از سوی تجاوزگر یا واکنش های انگ زننده، عموما از سوی قربانیان مکتوم و یا پوشیده باقی مانده و هیچ آمار دقیقی از میزان و کیفیت آن در جامعه در دسترس نمی باشد و گاهی برخی از این خشونت های جنسی که منجر به مرگ می گردد.

تجاوز جزو جرائمی است که آسیب های روحی آن کمتر از قتل و جنایت نیست و حتی ممکن است بیشتر از آن هم باشد. به ازای هر یکصد هزار نفر یک نفر در معرض جرائم جنسی قرار می گیرد. در واقع تجاوز جنسی، نوعی انحراف جنسی است که شخص به این دلیل که نمی تواند از راه های عادی و با ایجاد رابطه انسانی، مشروع و قانونمند احتیاجهای خود را برطرف کند، با دست آویختن به زور و جبر و خلاف میل طرف مقابل، به تمامیت جنسی وی تعرض می نماید.

آزارهای جنسی به سه دسته تقسیم می شوند:

1. آزار های جسمی: یعنی چنانچه فردی شخص دیگر را مجبور به برقراری ارتباط جنسی کند در حالتی که فرد مایل به برقراری این ارتباط نباشد (تجاوز جنسی) و یا دستمالی کردن فرد دیگر در صورت عدم آگاهی و یا رضایت فرد.
2. آزار های روحی و روانی: یعنی کلماتی به کار برده گردد که باعث احساس تحقیر شخص دیگر گردد مثل متلک گویی و یا دنبال کردن فرد و آزار های تلفنی که شخص را مورد فشار روانی قرار دهد. یا حتی اگر فردی در حال تعویض لباس باشد و فرد دیگری بدون اطلاع وی به تماشای او پرداخته و لذت جنسی ببرد ، یک نوع از سوء استفاده جنسی را مرتکب شده .
3. سوء استفاده از موقعیت و اعتماد طرف مقابل در اعمال زور برای برقراری رابطه جنسی: مثلا فرد بزرگسالی که از بی دفاع بودن کودکی استفاده می نماید و یا بدلیل نسبتی که با وی دارد او را به برقراری رابطه جنسی تشویق و یا وادار می نماید.مثل معلم، پدر و مادر و اقوام و یا رئیسی که از موقعیت خود سوء استفاده کرده و کارمند خود را تحت فشار قرار می دهد.

تجاوز جنسی یا اختلالات شخصیتی و روانی

تجاوز جنسی محصول یک اختلال شخصیت و ناشی از دوران کودکی و نوجوانی فرد بوده و در واقع به نوعی در دوران رشد روانی وی یعنی دوران دهانی، دفعی، سالوس، نهفتگی و بلوغ در او پدید آمده است و در زمان جوانی و میانسالی خودنمایی می نماید. هرچند که تجاوزات جنسی می تواند متاثر از اختلال جنسی باشد، اما برای آن باید یک پرانتز نیز در نظر گرفت؛ گاهی اوقات چنین رفتاری الزاما یک اختلال جنسی نیست، بلکه نوعی برون ریزی خشم است. فردی که دست به چنین کاری می زند می تواند دارای اختلالات شخصیتی باشد و ممکن است اعمال خشونت از جانب او، علاوه بر تجاوز جنسی در اشکال دیگری هم بروز پیدا کند. البته در میان تعرض نمایندگان، گاهی پیدا می شوند افرادی که به دلیل خشونت ورزی نسبت به آنها از سوی والدین به ویژه مادر یا نامادری، کینه زنان را به دل گرفته و می کوشند با تعرض و تجاوز به زنان در دوران جوانی، این کینه را که در ضمیر ناخودآگاه آنان به صورت یک اهریمن پنهان وجود دارد، متجلی نمایند و سپس با کشتن زنان، عطش پنهانی خود را خاموش و خود را ارضا نمایند.

وقوع تجاوز جنسی بر علیه زنان و بچه ها در جامعه ، می تواند ریشه در روابط بسته اجتماعی نیز داشته باشد .از منظر جامعه شناختی هر چه روابط دو جنس با محدودیت همراه بوده و زن و مرد برای یکدیگر دست نیافتنی به نظر برسند گرایش به جنس مخالف به شکل راز آلود و بیمارگونه خود را نشان می دهد که این عقده های فرو خفته جنسی زمینه را برای هر گونه رفتارهای ناهنجارانه و خشونت های جنسی فراهم می نماید.

همچنین می توان ریشه این رفتارهای ناهنجار را در آموزش هم جستجو کرد. آموزش، آن هم از دوران کودکی، سبب می گردد تا درصد و شیوع رفتارهای نابه هنجار کاهش پیدا کند. در جامعه ما این دلیل بیش از همه وجود دارد و البته اقلیتی نیز وجود دارند که به هرحال رفتار آن ها بیماری تلقی شده و باید زیر نظر روان پزشکان قرار بگیرند. باید مستقیما و به طور وسیع، آموزش هایی به افراد داده گردد. اصولا گفته می گردد که پس از بلوغ بهترین زمان برای آموزش مسائل جنسی به افراد است. اما ما نباید نقش آموزش در دوران کودکی را نادیده بگیریم؛ آموزشی که البته باید با ظرائف زیادی انجام گردد. باید از کودکی به آن ها شرم و حیا، خویشتن داری، روابط میان جنسیتی و... را آموزش داد تا این رفتارها درون آن ها نهادینه گردد.

رابرت کی مرتون جامعه شناس مشهور آمریکایی در نظریه ای که به تئوری مرتون مشهور است می گوید: هرگاه بین هدف و وسیله رسیدن به آن٬ فاصله ای بیفتد جرم به وقوع خواهد پیوست. شاید بتوان مسئله و بحران روح خراش تجاوز به عنف را به وسیله این تئوری تحلیل کرد.

هیچ پدیده ای در جامعه یک مرتبه به وجود نمی آید و یک شبه نیز از میان نمی رود، زیرا در وقوع پدیده های اجتماعی عوامل فراوانی دخیل هستند و از یک علت خاص ناشی نمی شوند. مزاحمت های خیابانی برای زنان و جرائمی دیگر از این دست و نیز مسائل مختلفی از جمله محرومیت های جنسی، بیکاری، عقده های روحی و روانی و در نهایت باعث به وجودآمدن شرایط آنومی در جامعه می گردد. آنومی به شرایطی گفته می گردد که غیر عادی است، مسائل اخلاقی و هنجارهای اجتماعی کمرنگ شده، خودکنترلی و کنترل اجتماعی افراد به حداقل رسیده و معنویات در جامعه رنگ باخته است.

عامل بیشتر تجاوزات جنسی از دید متجاوزان

در برخی از پرونده ها طبق اعترافات، مجرمان نقش موثر و اصلی را پوشش قربانی دانسته اند. دو مطلب در نوع پوشش قابل طرح است، یکی بحث جلب توجه و تحریک و دیگری میزان تطابق با عرف جامعه که ممکن است یک پوشش نامناسب در ذهن مخاطب و بیننده شخصیت فرد را غیرواقعی جلوه دهد. ارتکاب به تجاوز به عنف حالت انسانی را در افراد از بین می برد. افراد با آزار دادن بقیه می خواهند آرامش به دست بیاورند.

بنابراین این را راهی برای تخلیه ناراحتی و فشار خود محسوب می نمایند. چنین افرادی از ابتدا بیمار نیستند و در سیر جریان زندگی، شرایط اجتماعی و مسائلی که برایشان پیش آمده است به این صندلی روانی رسیده اند. مشکل روانی هر فردی حالت خاصی دارد و به شکل خاصی بروز پیدا می نماید. فردی به این حالت است که با تجاوز و آزار دادن دیگران خود را به آرامش می رساند. چنین فردی با هر بار انجام این کار چند روزی به آرامش می رسد و باز کار خود را تکرار می نماید. این افراد خطای خود را گناه نمی دانند و معتقدند برای رسیدن به آرامش مرتکب این جرم می شوند. وقتی فردی به آنها التماس می نماید که او را آزار ندهند یاد التماس و درخواست خود از دیگران می افتند که جوابی هم از آن نمی گرفته اند و از این راه، ارضای خاطر می نماید.

آثار مخرب تجاوز جنسی

افرادی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند بسته به نوع این آزار و اثری که روی آنها داشته می توانند دچار اختلالات ریشه دار جنسی شوند بطور مثال فردی که بخصوص در دوران خردسالی و یا نوجوانی مورد آزار بوده در برقراری ارتباط جنسی در آینده ممکن است دچار یک و یا چند مورد از این حالات گردد:

• زوال شخصیت یا گسستگی (احساس کرختی و بی علاقگی، مانند در بهت یا خواب بودن، یا این احساس که جهان عجیب یا غیرواقعی است)
• دشواری در به خاطر آوردن بخش های مهم تجاوز
• بازبینی تجاوز در افکار، خاطرات، یا کابوس ها
• پرهیز از کارها، مکان ها، افکار و یا احساساتی که تجاوز را یادآوری می نمایند.
• اضطراب یا افزایش گوش به زنگی (مشکل در خوابیدن، تمرکز و...)
• دوری از زندگی اجتماعی یا محل تجاوز
• واهمه و سرباز زدن از از برقراری ارتباط جنسی
• مسائل عدیده در برانگیخته شدن جنسی فرد (برای خانم ها درد در هنگام دخول و یا غیر ممکن بودن دخول بر اثر انقباض غیر طبیعی دهانه واژن و برای آقایان مسائل نعوظ و عدم کنترل بر روی زمان انزال)
• در صورتی که کسی به او دست بزند احساس انزجار ، ترس و عصبانیت پیدا کند
• در روابط جنسی وسواس گونه و نا متعارف وارد گردد
• تمایل داشتن به برقراری رابطه جنسی به همان صورتی که در هنگام آزار جنسی رخ داده
• خود آزاری جنسی و دیگر آزاری جنسی

بیشتر بدانید: اثرات تجاوز جنسی به دختر و راه چاره مقابله با آن

فردی که مورد آزار جنسی واقع شده قربانی اول و شریک جنسی وی در واقع قربانی دوم است. همسر یا شریک جنسی فردی که مورد آزار جنسی واقع شده ممکن است احساس طرد شدگی کند، مدام به این فکر کند که شاید کاری را انجام می دهد که فرد آزار دهنده با همسرش انجام داده و نمی داند کدام کار درست است و کدام ممکن است باعث برانگیخته شدن احساسات منفی در شریک جنسی اش گردد و در عین حال نمی تواند گذشته همسرش را تغییر دهد.

اقدامات لازم پس از تجاوز جنسی

اولین اقدامی که باید بعد از تجاوز جنسی انجام داد، ایجاد احساس امنیت اولیه و اطمینان از سلامت جسمی می باشد. قربانی باید به مکانی که احساس امنیت میکند پناه برد؛ نظیر منزل، نزد دوستان یا افرادی که به آن ها اطمینان دارد و سعی کند موضوع را با آن ها مطرح نماید و سپس سریعا به پزشک مراجعه کرده و اقدامات اولیه لازم را انجام دهد.

اینکه فرد ابتدا به پزشک مراجعه نماید یا افراد خانواده را در جریان بگذارد و سپس اقدامات پزشکی اولیه صورت گیرند، کاملا بستگی به شرایط قربانی دارد. در هر صورت ایجاد احساس امنیت و آنالیز های پزشکی اقدام اولیه خواهند بود. و لازم است قربانی حتما با فردی مورد اعتماد به پزشک مراجعه نماید. اقدامات پزشکی در تقویت سلامت جسمی اولیه و برطرف آسیب های احتمالی بسیار موثر است(در بیشتر تجاوزها به دلیل عدم رعایت نکات بهداشتی، امکان بارداری، بیماری های مقاربتی و آسیب های جسمانی جدی به دستگاه تناسلی وجود دارد).

درمان تجاوز جنسی

همه افرادی که مورد آزار جنسی بوده اند ممکن است آمادگی شروع فرایند درمان را نداشته باشند این افراد غالبا احتیاج دارند که ابتدا درک درست و محکمی از خودشان داشته باشند و از سطح عزت نفس خوبی برخوردار شوند.

در مرحله بعدی آنها باید تمایل داشته باشند که رابطه جنسی شان را در سطح عمیق تر تجربه نمایند و مثلا به جای اینکه به رابطه جنسی به عنوان وظیفه نگاه نمایند بخواهند که از آن لذت هم ببرند.این مسئله معمولا اتفاق نمی افتد تا زمانی که فرد احساسات خود را در خصوص واقعه ای که رخ داده برای خود روشن کند و مثلا بداند در خصوص فردی که او را مورد آزار قرار داده چه حسی دارد ، عصبانیت؟ تحقیر ؟ و غیره .

در مواقعی که زوج ها بر روی روابط جنسی شان کار می نمایند دانستن اینکه یکی و یا هر دو فرد در این رابطه مورد آزار جنسی بوده اند برای مشاور لازم است در غیر این صورت ممکن است مواردی را بحث کند و یا زوج را به انجام کار هایی تشویق کند که کار را بدتر کند.

در حالت ایده آل فردی که تخصص مشاوره زوج ها ، مشاوره جنسی و تجربه کار با قربانیان آزار جنسی را هم دارد توصیه می گردد. هدف این نیست که فرد به داشتن رابطه جنسی تشویق گردد. هدف از این فرایند این است که فرد بتواند حد خود را بشناسد یعنی بداند در چه زمانی و با چه شخصی می خواهد ارتباط جنسی داشته باشد و تا چه حد می خواهد در این ارتباط پیش برود.

همچنین در صورت تمایل ، قدرت برقراری ارتباط صمیمانه جنسی بدون ترس را پیدا کند. معمولا مراحل التیام در رابطه زوج ها به ترتیب زیر اتفاق می افتد اما ممکن است در هر زوجی متفاوت باشد:

• در وهله اول ببینید مشکل رابطه شان چیست. برای چه اصلا به این فکر افتاده اند که باید در این مورد فکر نمایند (مثلا خانم از شروع رابطه مشترکشان اصلا میل جنسی نداشته)
• هر دو درد مشترکی از مسئله ای که در رابطه شان به وجود آمده (بر اثر سابقه آزار جنسی) پیدا نمایند مثل یک تیم در مقابل واقعه عمل بنمایند یعنی همدیگر را تحقیر و یا سرزنش ننمایند.
• رابطه جنسی با هم برقرار ننمایند تا زمانی که واقعه را کامل آنالیز نمایند و بدانند چه حرکتی می تواند یاد آور آن واقعه ناخوشایند باشد تا از انجام آن خودداری نمایند.
• رابطه جنسی شان را دوباره از اول و با درک متقابل شروع نمایند.مثلا برای هم شرح دهند که چه کاری لذت بخش و چه کاری برایشان ناخوشایند است تا شریک جنسی شان بداند که در چه موقعیتی است و چه باید بکند برخی اوقات راحت تر است که از شرح نا خوشایند ها شروع نمایند.
• جو را طوری آماده نمایند که بتوانند به راحتی در خصوص نگرانی ها و ترس های خود صحبت نمایند.معنای جدیدی از رابطه جنسی را در ذهن خود و شریک جنسی مقابلشان شکل دهند. یعنی اگر مثلا رابطه جنسی را برای جلب محبت و یا از فرار تنبیه انجام می دادند حالا این رابطه را انجام می دهند چون طرف مقابل را دوست دارند و چون می خواهند از این رابطه لذت ببرند.

بر طبق آمار های موجود بیشتر آزار دهنده های جنسی فرد مورد آزار را می شناختند و فرصت کافی داشته اند تا مقدمات را برای انجام این عمل فراهم نمایند. بنابراین مهم است که از کودکی فرزندان خود را در این زمینه آموزش دهیم.

ساده ترین کار این است که به آنها بیاموزیم چه نوع تماسی درست است و چه نوع تماسی درست نیست. فقط باید مراقب بود که اگر کودک را بیش از حد از دیگران بترسانیم در آینده نمی تواند ارتباطات سالمی برقرار کند و از هرگونه صمیمیتی می هراسند.

بهترین کار این است که با فرزند خود ارتباط نزدیکی برقرار کنید تا در صورت هر گونه مسئله ای بتواند موضوع را با شما در میان بگذارد.بیشتر افرادی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند موضوع را با هیچ کس در میان نگذاشته اند بدلیل اینکه می ترسیدند مورد تنبیه واقع بشوند.

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا